ویژگیهای روانسنجی WCST
با کمال تعجب اطلاعات در دسترس که پایایی فرم ۱۲۸ کارتی WCST را در نظر گرفته باشند پراکنده و کم هستند. راهنمای هیتون و همکاران (۱۹۹۳) ضرایب پایایی درونی کافی (دامنه ۷۲٪-۳۷٪) که بر اساس نظریه تعمیم پذیری (یعنی، چگونه آزمون نمره واقعی فرد را به خوبی نشان میدهد) استوار بود، برای کودکان و بزرگسالان گزارش کرد. اینگرام و همکارانش (۱۹۹۹؛ نقل از میتروشینا و همکاران، ۲۰۰۵) ضرایب پایایی باز آزمایی (که دو آزمون ۷۱-۱ روز فاصله داشتند) را از ۳۴٪ (کل پاسخهای صحیح) تا ۸۳٪ (پاسخهای در جا ماندگی)، برای ۱۱ مقیاس WCST در یک گروه از بیماران درمان نشده «حمله خواب» گزارش کردند.
پائولو و همکارانش (۱۹۹۶؛ نقل از میتروشینا و همکاران، ۲۰۰۵) دریافتند که تمرین (که آزمون و باز آزمایی ۱ سال از هم فاصله داشتند) در نتیجه آزمون تأثیر گذار است، که دامنه آن از یک سوم تا یک دوم یک انحراف استاندارد متغیر بوده و برای همه نتایج مقیاسهای آزمون WCST، فرم ۱۲۸ کارتی، به استثنای تعداد دسته های کامل شده، کوششهای انجام شده برای تکمیل دسته اول، یادگیری در طول آزمون، و خطاهای غیر در جا ماندگی صادق بود. آنها خاطر نشان کردند که عملکرد نمونه آنها بسیار شبیه نمونه هیتون و همکارانش (۱۹۹۳؛ نقل از میتروشینا و همکاران، ۲۰۰۵) است که نشان میدهد یافتههای آنها میتواند به دادههای هیتون تعمیم داده شود. همچنین، فرلند و همکارانش (۱۹۹۸؛ نقل از میتروشینا و همکاران، ۲۰۰۵)، دریافتند که بهبود مشخصی در عملکرد WCST (یعنی، ۳۸٪ برای خطاهای در جا ماندگی و ۴۰٪ برای پاسخهای در جا ماندگی) در بیماران آسیب مغزی که باز آزمایی ۵ ماه با آزمون اولیه فاصله داشت، روی میدهد. اگر چه بهبود نمرات WCST برای گروه کنترل نرمال نیز وجود داشت، ولی این اختلاف از نظر آماری معنادار نبود.
هیتون و همکارانش (۱۹۹۳) برای اعتبار همزمان WCST به دو مطالعه استناد کردند. شات و هورتاس (۱۹۹۰؛ نقل از هیتون و همکاران، ۱۹۹۳) در یک گروه از دانشجویان نشان دادند که خطاهای درجاماندگی با استدلال عملیات صوری پیاژه ارتباط دارد. به طور مشابه پرین (۱۹۹۳؛ نقل از هیتون و همکاران، ۱۹۹۳) دریافت که خطاهای کلی، دستههای تکمیل شده، و پاسخهای درجاماندگی با یک آزمون تشخیص اسناد (مقیاسی برای شکلگیری مفهوم) مرتبط است. اعتبار WCST بعنوان مقیاسی برای کارکرد اجرایی و بدکنشی قطعه پیشانی در گروههای مختلف بیماران نشان داده شده است که در بخش پیامدها و علل آسیب مغزی مفصلتر ذکر شد.
مطالعات دیگر، نشان دادهاند که WCST برای تمییز گروههای کنترل سالم از افراد آسیب مغزی موثر است (دقت افتراق برای همه نتایج مقیاسها حدوداً ۷۱٪). روزی و همکارانش (۲۰۰۰، نقل از میتروشینا و همکاران، ۲۰۰۵) دریافتند که ارزش دستهبندی بین گروههای بیماران اسکیزوفرنیا، بیماران دوقطبی، و گروه کنترل سالم، توسط WCST، ۵۹/۶۰٪ است. با این وجود، ارزش دستهبندی گروههای بیمار (اسکیزوفرنیا ۵/۴۸٪، دوقطبی ۴۰٪) بسیار کمتر از گروههای کنترل (۹/۸۹) میباشد. پژوهشهای دیگر با گروههای بالینی نشان میدهد که افتراق بین شرایط روانپزشکی مختلف و گروههای عصب شناختی (برای مثال، اسکیزوفرنی، اختلالات خلق، و آسیب سر) توسط WCST مشکل است (اکسلرود و همکاران، ۱۹۹۴؛ نقل از میتروشینا و همکاران، ۲۰۰۵)؛ که شاید به این علت باشد که در همه گروههای مذکور بد کار کردی قطعه پیشانی دخیل است.
تحقیقات اخیر در جهت اعتبار بوم شناختی WCST نشان دادهاند که این آزمون میتواند توانایی انجام فعالیتهای روزانه و نوع شرایط شغلی فرد را پیشبینی کند (چان و همکاران، ۲۰۰۷). علاوه بر این، دقت در یک تکلیف خرید (رمپفر و همکاران، ۲۰۰۳؛ نقل از میتروشینا و همکاران، ۲۰۰۵) از روی تعداد پاسخهای در جا ماندگی قابل پیشبینی است. در گروه بیماران نیز کورتز و وکسلر (۲۰۰۶) نشان دادند که تعداد کوششهای انجام شده برای تکمیل دسته اول و کل پاسخهای صحیح میتواند سوگیری در تکلیف را در نمونهای از اسکیزوفرنها در موقعیت حرفهای پیشبینی کند.۲- ۱۱ اعتبار آزمون
یکی از جنبههای روانسنجی این است که آیا آزمون برای پیشبینی، سنجش و تشخیص آسیب معتبر است یا نه. بر همین قیاس، هر یک از انواع مختلف اعتبار، شامل اعتبار معیار یا اعتبار پیشبین، اعتبار سازه، و اعتبار محتوا باید مد نظر قرار گیرد (مارنات،۲۰۰۳).
یکی از وظایف اساسی آزمونهای عصب روانشناختی روشن ساختن این مسأله است که آیا عملکرد بیمار میتواند پیشبینی کننده وجود ناهنجاری در سیستم عصبی مرکزی باشد. اندازهای که نمره آزمون به طور موفقیت آمیزی چنین پیشبینی را میسر میسازد، مثالی از مفهوم اعتبار آزمون است. ورای پیشبینی ساده ناهنجاریهای سیستم عصبی مرکزی، آزمونهای عصب روانشناختی باید قادر باشند مشکلات سازگاری در شغل یا مدرسه، یا حتی چگونگی عملکرد فرد در این زمینهها را در آینده پیشبینی کنند. توانایی پیشبینی عملکرد فرد در زندگی واقعی از طریق نتایج آزمون عصب روانشناختی، «روایی بوم شناختی» گفته میشود (هبن و میلبرگ ، ۲۰۰۲).
سوال دیگری که در مورد یک آزمون میتواند مطرح باشد این است که آزمون کدام کنش یا فرآیند روانشناختی را میسنجد. اعتبار محتوا و اعتبار سازه به این مسأله اشاره دارد که آزمون چه میزان از کنش را میسنجد، اگر چه این کارکرد، حافظه، پردازش واج شناختی، ادراک بینایی، یا کارکرد قطعههای پیشانی باشد. اعتبار سازه به این سوال پاسخ میدهد: با این آزمون چه چیزی را میسنجم؟ اعتبار محتوا به این سوال جواب میدهد: آیا آزمونی خاص ابزاری مناسب برای سنجش سازه مورد نظر است یا نه؟
به طور ایدهآل، یک آزمون باید قادر باشد وجود اختلال را با قطعیت کامل پیشبینی کند. متأسفانه در عمل آزمونهای عصبروانشناختی به طور کامل معتبر نیستند. هیچ آزمونی با قطعیت کامل نمیتواند وجود (یا عدم وجود) آسیب مغزی را نشان دهد و مقیاسهای بسیار کمی میتوانند بعنوان کامل (یا همانطور که گفته میشود) ابعاد استاندارد طلایی سازه روانشناختی خاص در نظر گرفته شوند (هبن، میلبرگ، ۲۰۰۲).
۱-۲- ۱۱ اعتبار معیار یا ملاکی
اعتبار ملاکی عبارت است از توانایی آزمون در پیشبینی یا همبستگی آن با مقیاسهای دیگری که بعنوان آزمون سنجش کارکرد خاص در نظر گرفته شدهاند. در عصبروانشناسی، آزمونها عمدتاً بعنوان ابزاری برای پیشبینی وجود آسیب مغزی استفاده میشوند. در این زمینه از روانشناسی، آزمونها به طور مداوم بازیابی اعتبار میشوند تا به طور فزآینده ابزاری دقیق برای معیار مورد نظر باشند (هبن، میلبرگ، ۲۰۰۲).
همگام با پیشرفت تکنولوژی که در جهت بهبود مقیاسها و ابزارهای باصرفه برای سنجش است، کارکرد آزمونهای عصبروانشناختی بعنوان پیشبینی کننده آسیب مغزی در حال زوال است. اگر تنها هدف آزمون روانی پیشبینی وجود اختلال باشد آنگاه تصویربرداری عصبی و آزمونهای عصبروانشناختی ارزش یکسانی برای سنجش خواهند داشت؛ پس چرا فقط از تصویربرداری عصبی استفاده نکنیم؟ جواب به این سوال ساده است: وجود آسیب مغزی لزوماً تغییر در کارکرد یا سطح کارکرد را پیشبینی نمیکند. اگر چه میزان تخریب ممکن است کم و بیش درجه به خطر افتادن کارکرد را پیشبینی کند، درخیلی از موارد، موضعیابی در پیشبینی و شدت کاهش کنش، بسیار مهمتر از میزان تخریب است. وجود یک تخریب، از دست رفتن کارکرد خاصی را تضمین نمیکند، و از دست رفتن کنشی ویژه، تنها میتواند یک پیش¬بینی کننده متوسط از وجود برخی انواع تخریب باشد (گروم و همکاران، ۲۰۰۶).
در آزمونهای عصب¬روانشناختی، نباید فقط وجود آسیب مغزی مورد نظر باشد، بلکه همچنین، باید کارکرد (یا کارکردهای) روانشناختی دچار مخاطره را نیز (اگر ممکن باشد) نشان دهند (مارنات، ۲۰۰۳). بر اساس این ویژگیها، همانطور که در این فصل در بخش پیامدها و علل آسیب مغزی ذکر شد، WCST به صورت گسترده در کارهای بالینی و پژوهشی به عنوان ابزاری برای سنجش کارکردهای اجرایی استفاده شده است. طیف گروههای بالینی که روی آنها تحقیق صورت گرفته است گسترده است و از افراد دچار آسیب مغزی کانونی و منتشر، اختلالات صرع، پارکینسون، اسکلروز چندگانه، تا اختلالات روانپزشکی مانند اسکیزوفرنی را در بر میگیرد. اخیراً WCST بعنوان ابزاری برای ارزیابی تغییرات رشد شناختی (کینان ، ۲۰۰۶)، مطالعه شناخت در اختلال نقص توجه و ناتوانی یادگیری در کودکان و بزرگسالان (اسنو، ۱۹۹۲؛ نقل از هیتون و همکاران، ۱۹۹۳) مورد توجه بوده است. علاوه بر این، اختلالات دیگر روانشناختی و روانپزشکی، مانند ترسهای مرضی، افسردگی، و اضطراب از دسترس پژوهش توسط WCST دور نمانده است. شاید علت اینکه WCST این همه محبوبیت در کارهای بالینی و پژوهش پیدا کرده است این باشد که WCST علاوه بر نتیجه کلی در دستهها، برای منابع ویژه مشکل نیز نمرات هنجاری در اختیار میگذارد (میتروشینا و همکاران، ۲۰۰۵).
۲-۲- ۱۱ اعتبار محتوا و اعتبار سازه
تأکید روی اعتبار تشخیصی و پیشبین به سنت تجربهگرایی که عصبروانشناسی بالینی در ایالات متحده بنا کرد برمیگردد. این سؤال که آزمون کدام کارکرد را میسنجد و آیا مواد یا تکالیف آن نمونهای واقعی از آن کارکرد هستند یا نه، به ترتیب اعتبار سازه و اعتبار محتوا گفته میشود. در برخی موارد، اعتبار سازه، به صورت نوعی از اعتبار معیار عملیاتی میشود که در آن همبستگی بین یک آزمون جدید و آزمونی که از قبل موجود است نشان داده میشود. این شیوه در مورد آزمونهای هوش بسیار رایج است، که در آن نمرات آزمون جدید با مقیاس هوش بزرگسالان وکسلر همبسته میشوند (هبن و میلبرگ، ۲۰۰۲).
بطور ایدهآل، آزمونهای عصب روانشناختی برای انعکاس سازههایی که خوب بسط داده شده و به طور مستقیم با کارکرد مغز مرتبط باشند، طراحی میشوند. به علت اینکه اعتبار سازه بسیاری از مقیاسهای عصب روانشناختی به طور کامل ثابت نشدهاند، نظرات راجع به مفهوم این مقیاسها به طور پی در پی تحول پیدا میکنند (هبن و میلبرگ، ۲۰۰۲). در مورد آزمون WCST، چون زمان زیادی از پیدایش آن میگذرد و همپای ایجاد و تحول نظریات مختلف کارکرد اجرایی تغییر و تکامل یافته و همبستگی آن با دیگر آزمونهای رایج کارکردهای اجرایی مانند استروپ، آزمونهای برج و آزمونهای سیالی به اثبات رسیده است، اعتبار محتوا و اعتبار سازه آن روشن شده است. همزمان با اهمیت یافتن آزمون و کاربرد وسیع آن دقت آزمون نیز در جهت اجرا و نمرهگذاری استاندارد و پیدا کردن منابع ویژه مشکل در گروههای بالینی افزایش یافته است (کاسمیدیس و همکاران، ۲۰۰۶).
۳-۱۱ پایایی آزمون
اعتبار آزمون می تواند به وسیله چندین عامل محدود شود. برخی مواقع نمرات یک آزمون میتواند بوسیله عواملی که در ذات آزمون نهفته است متأثر شود. میزان ثبات و خلوص اندازه یک آزمون پایایی گفته میشود. در تئوری اعتبار کلاسیک (کروکر و آلجینا، ۱۹۸۶؛ نقل از هبن و میلبرگ، ۲۰۰۲) فرض بر این است که نمره هر مقیاسی از یک نمره صحیح (T) و منابع مختلف خطا (e) تشکیل شده است. فرض میشود که مقدار T از یک سنجش به سنجش دیگر ثابت است. خطا مجموعهای از اثرات تصادفی است که ممکن است موجب بالا یا پایین شدن نمره یک سنجش واقعی در هر زمانی باشد. پایایی به صورت کسری بیان میشود که در صورت آن نمره صحیح و در مخرج آن نمره صحیح بعلاوه خطا قرار میگیرد. روشن است که با افزایش میزان خطا، سطح پایایی آزمون پایین میآید. بسیاری از آزمونهای عصب روانشناختی جدای از این که برای چه هدفی طراحی شدهاند؛ سنجش یا پیش بینی، می¬توانند از عوامل خطای سنجش متأثر شوند. منابع خطا فراواناند و میتواند شامل عواملی مانند دوستانه بودن یا نبودن رابطه بین آزمونگر و بیمار، خستگی بیمار، واضح بودن دستورالعمل، شفاف بودن معیارهای نمرهگذاری و بسیاری موارد دیگر باشد. بسته به ذات آزمون و نوع مواد آن، منابع خطا برای آزمونهای مختلف عصب روانشناختی میتواند متفاوت باشد (هبن و میلبرگ، ۲۰۰۲).
علاوه بر موارد یاد شده که بر پایایی آزمون میتوانند تأثیر بگذارند، در عمل آزمونهایی که روی افراد سالم ثبات نشان میدهند ممکن است نمرات پایایی در طول زمان روی جمعیت بیماران آسیب مغزی و جمعیت سالم خاص مانند سالمندان، کودکان کم سن و سال، و یا افراد دچار اختلالات روان پزشکی نشان ندهند. علاوه بر این، همسانی درونی مقیاسها ممکن است در اثر تغییر عملکرد بیمار در طول یک جلسه محدود شود (لئون-کاریون ، ۲۰۰۶).
۱-۳- ۱۱ پایایی آزمون WCST
۱-۱-۳-۱۱ پایایی بین نمرهگذاران و درون نمرهگذاران
نمره گذاری آزمون ویسکانسین
اکسلرود و همکاران (۱۹۹۲؛ نقل از هیتون و همکاران، ۱۹۹۳) دو پژوهش در زمینه پایایی نمره گذاری WCST اجرا کردند. در هر دو مطالعه از دادههای بدست آمده از ۳۰ بیمار بزرگسال بستری استفاده شد و تمرکز روی نمرهگذاری پاسخهای درجاماندگی، خطاهای درجاماندگی، و خطاهای غیردرجاماندگی بود. در مطالعه آنها هیچ یک از نمرهگذاران WCST را خود روی بیماران اجرا نکرده بودند.
در مطالعه اولی، سه متخصص بالینی که در شیوههای سنجش عصبروانشناختی مجرب بودند به طور مستقل اطلاعات بدست آمده از اجرای WCST را بر اساس تفسیر خود از راهنمای هیتون (۱۹۸۱) نمرهگذاری کردند. توافق بین نمرهگذاران عالی بود، که ضریب همبستگی درون دستهای (r) برای پاسخهای درجاماندگی ۹۳٪، برای خطاهای درجاماندگی ۹۲٪، برای خطاهای غیردرجاماندگی ۸۸٪ بود. همسانی نمرهگذاران در نمرهگذاری ۳۰ صورت جلسه آزمون (یعنی، پایایی درون نمرهگذاران) نیز، عالی بود، یعنی، ۹۶٪ =r، ۹۴٪ =r، و ۹۱٪ =r به ترتیب برای پاسخهای درجاماندگی، خطاهای درجاماندگی، و خطاهای غیردرجاماندگی بدست آمد.
در مطالعه دوم، از شش نمرهگذار مبتدی که هیچ تجربه قبلی در نمرهگذاری WCST نداشتند، استفاده شد. نمرهگذاران به دو گروه تقسیم شدند. به یک گروه فقط شیوه نمرهگذاری هیتون(۱۹۸۱) داده شد، در صورتی که گروه دوم علاوه از شیوه نمرهگذاری یک سری از دستورالعملهای کمکی برای نمرهگذاری دریافت کردند. نمرهگذاری آزمون به طور مستقل توسط نمرهگذاران انجام شد. نظریه تعمیمپذیری (کرونباخ و همکاران، ۱۹۷۲؛ نقل از هیتون و همکاران، ۱۹۹۳) برای تحلیل دادهها و محاسبه ضرایب (پایایی) تعمیمپذیری استفاده شد. همانند پژوهش اولی توافق بین نمره گذاران برای هر دو دستور العمل نمرهگذاری استاندارد (به ترتیب برای پاسخهای درجاماندگی، خطاهای در جا ماندگی و خطاهای غیر در جا ماندگی؛ ۸۸٪ =r، ۹۷٪ =r، و ۷۵٪ =r) و دستور العمل استاندارد بعلاوه راهنمای کمکی (به ترتیب برای پاسخهای در جا ماندگی، خطاهای درجاماندگی و خطاهای غیردرجاماندگی؛ ۹۵٪ =r، ۹۳٪ =r، و ۸۳٪ =r) عالی بود. در هر دو گروه، همسانی بین نمره گذاران در ۳۰ صورت جلسه آزمون نیز عالی بود. اگر چه هر دو گروه به یک اندازه در نمرهگذاری WCST کارآمد بودند، اما استفاده از مواد کمکی به صرفه جویی در وقت برای نمرهگذاری این سه متغیر انجامید.
دانلود نمره گذاری و شرح آزمون کارتهای ویسکانسین در قالب word به صورت کامل و آماده به قیمت ۵۰۰۰ تومان که لینک دانلود بلافاصله بعد از پرداخت نمایش داده می شود.
روایی و پایایی : دارد
منبع : دارد
جهت دانلود نمره گذاری و شرح آزمون کارتهای ویسکانسین از فرم زیر اقدام نمایید.
نوع فایل | قیمت |
---|---|
word | 5,000 تومان |