دانلود مقاله هوش اجتماعی

همیار دانشجو
دانلود مقاله هوش اجتماعی با کیفیت بسیار عالی که در ادامه قسمتی از آن را مشاهده می کنید :
مقدمه:
در جهان امروز بسیاری از فعالیت های اساسی و حیاتی مورد نیاز جامعه را سازمان های گوناگون انجام می دهند، یعنی پیشرفت و بقاء جامعه تابع عملکرد مؤثر سازمان ها است. بنابراین می توانیم جامعه امروز را جامعه سازمانی بنامیم (علاقه بند، ۱۳۸۷). با توجه به نقش حياتي کارکنان در سازمان و مؤثر بودن متغير هوش اجتماعي بر رفتار شهروندی و خلاقیت سازمان کارکنان در اين فصل به توصيف هوش اجتماعي، رفتار شهروندی و خلاقیت سازمانی و پيشينۀ داخلي و خارجي موضوع پژوهش پرداخته می شود.
مبانی نظری و ادبیات تحقیق
هوش اجتماعی
تعریف و مفهوم هوش
هوش از لغت لاتين intellegere به معناي فهميدن گرفته شده است. به معني زيرکي، فراست، فهم، بينش، آگاهي، بصيرت نيز آورده شده است (آريان پور، ۱۳۸۷: ۱۱۳۰). مطالعه علمی هوش، در قرن نوزدهم با ایده تفاوت¬های فردی درعلم ژنتیک و تکامل آغاز شد. روانشناسان معتقدند هیچ شاخه¬ای از علم روانشناسی به اندازه مطالعه و ارزیابی هوش در بهزیستی انسان موثر نبوده است. اما به دلیل انتزاعی بودن مفهوم هوش و عینی نبودن آن ارائه تعریف دقیقی از آن مشکل می باشد و تاکنون تعریف واحدی از آن که مورد توافق همه صاحبنظران باشد ارائه نشده است (عبادی، ۱۳۹۱).
براي تعريف هوش، مجموعه اي از تعاريف طرح شده بويژه توسط دانشمندان مختلف از نيمه اول قرن بيستم را گرد آوري كرده اند، اين تعاريف به شرح زير هستند:
۱- هوش، عبارت است از ظرفيت توانايي و يادگيري؛
۲- هوش، عبارت است از دانش پذيري و ظرفيت كسب آن؛
۳- هوش، عبارت است از سازگاري فرد با محيط؛
۴- هوش، توانايي تفكر بر حسب ايده هاي انتزاعي است؛
۵- هوش، توانايي درك اشخاص و ايجاد رابطه با آنها (هوش اجتماعي)، توانايي درك اشياء و كار كردن با آنها (هوش عملي) و توانايي درك نشانه هاي كلامي ـ رياضي و كار با آنهاست؛
۶- هوش، عبارت است از توانايي فرد براي اينكه به طور هدفمند عمل كند، به طور منطقي بينديشد و به طور مؤثر با محيط مبادله نمايد (احمدي و ماهر، ۱۳۸۵: ۱۱۸).
بعضي از پژوهشگران هوش را تركيبي از ساختار و عملكرد مي دانند. ساختار، توانايي درك انتزاعات است و عملكرد، توانايي حل مسائل است. بنابراين هوش به عنوان يك سطح همه جانبه فردي براي توانايي ذهني و اكتساب ذهني تعريف شده است (كرون ، ۲۰۰۷: ۷). هنگامي که هوش مورد مطالعه قرار مي گيرد، منظور رفتار يا عملکرد هوشمندانه است. بنابراين، به جاي تفکر درباره هوش بايد رفتار هوشمندانه را تحليل کرد و مبناي رفتار هوشمندانه بايد نوعي دانش و اطلاعات در کلّي ترين معناي آن باشد که به طور رسمي يا غير رسمي کسب شده اند. تأثير هوش بر رفتار هوشمندانه با حافظه آغاز مي شود.
يک عامل مرتبط با آن، به ياد آوردن اطلاعات و اعمال آموخته هاي قبلي در وضعيت موجود، يعني توانايي انتقال يا تصميم گيري است. برخي از افراد نسبت به ديگران ظرفيت بسيار بيشتري براي انتقال دارند که نشان از هوش بالاي آنان دارد. جنبه¬هاي ديگر و رفتار هوشمندانه شامل سرعت در رسيدن به راه حل ها و پاسخ ها و توانايي حل مسئله است (فرانکووسکي ، ۲۰۰۶: ۱۳۷). در مورد مفهوم هوش،  روانشناسان به دو گروه تقسیم شده اند: گروه اول براین اعتقادند که هوش از یک استعداد کلی و واحد تشکیل می شود،  اما گروه دوم معتقدند که انواع مختلف هوش وجود دارد. آنچه تعریف دقیق از هوش را دچار مناقشه می کند آن است که هوش یک مفهوم انتزاعی است و در واقع هیچ گونه پایه محسوس،  عینی و فیزیکی ندارد. هوش یک برچسب کلی برای گروهی از فرآیند هاست که از رفتارها و پاسخ های آشکار افراد استنباط می شود.
از نظر فیزیولوژی هوش پدیده ای است که در اثر فعالیت یافته های قشر خارجی مغز (کورتکس) آشکار می گردد و از نظر روانی نقش سازگاری و انطباق موجود زنده با شرایط محیطی و زیستی را بر عهده دارد.
به عقیده ترستون ،  هوش از هفت استعداد ذهنی بنیادی و مستقل از یکدیگر تشکیل می شود که بدین قرارند: کلامی، سیالی- کلامی، استعداد عددی، استعداد تجسم فضایی، حافظه تداعی، سرعت ادراک و استدلال. گیلفورد،  این تعداد را افزایش داده و اظهار داشت: هوش از ۱۲۰ عامل تشکیل شده می شود.
دیوید وکسلر ، از جمله کسانی است که تعریف نافذی از هوش ارائه داده است. از نظر وی، هوش عبارت است از توانایی کلی و جامع در فرد که باعث تفکر منطقی،  فعالیت هدفمند و سازگاری با محیط می شود. در نظر وی، هوش یک توانایی جامع است؛  یعنی مرکب از عناصر یا اجزایی که به طور کامل مستقل از هم نیستند و نشانه هوشمندی فرد آن است که می تواند به صورت منطقی بیندیشد و اعمال برخاسته از هوش او اعمالی هدفدار هستند و توانایی هوش به فرد این امکان را می دهد که بتواند خود را با شرایط محیط انطباق دهد.
هوش اجتماعي
در طی دو دهه اخیر مبحث هوش اجتماعی یکی از مهمترین مباحث علوم اجتماعی و علوم انسانی از جمله در حوزه مدیریتی، سازمانی و آموزشی مورد توجه قرار گرفته است. به طور کلی دو مکتب مجزا به هوش اجتماعی می پردازند: نخست مکتب روان شناسی است که هوش اجتماعی را یک توانمندی می داند و دومین مکتب آن را از حوزه اختصاصی روان شناسی خارج کرده و وارد حوزه علوم اجتماعی و سازمانی کرده است. با ظهور عصر اطلاعات و ارتقاء ارزشمندی ارتباطات انسانی و همچنین بروز موقعیت های استراتژیک سازمانی، نظریه هوش اجتماعی توجه چشمگیری را به خود جلب کرده است.
هوش اجتماعی اصطلاح فراگیری است که مجموعه گسترده ای از مهارت ها و خصوصیات فردی را در بر گرفته و معمولا به آن دسته از مهارت ها و خصوصیات فردی را در بر گرفته و معمولا به آن دسته از مهارت های درون فردی و بین فردی اطلاق می گردد که فراتر از حوزه مشخصی از دانش های پیشین، مهارت های فنی یا حرفه ای است (بوزان، ۱۳۸۴).ظهور و پیدایش هوش اجتماعی
آلبرشت در مورد هوش اجتماعي چنين اظهار مي نمايد:
مفهوم هوش اجتماعي ابتدا توسط ثرندايك (۱۹۲۰) و سپس در نظريه هاي هوش عاطفي گلمن (۱۹۹۶)، بار- اون (۱۹۹۷)، سالوي و ماير (۱۹۹۷) تحت عنوان مديريت عواطف و آگاهي از ديگران و در نظريۀ هوش هاي چند گانه گاردنر (۱۹۸۳) با مفهوم هوش بين فردي مطرح شده است. در چارچوب اين نظريه ها هوش اجتماعي با مؤلفه هايي چون آگاهي از موقعيت، صداقت در رفتار، داشتن نگرش مثبت، توانايي بيان شفاف عقايد و همدلي با ديگران مشخص مي شود. در اين حوزه، هوش شناختي، عاطفي و اجتماعي در تعامل با يكديگر منجر به هوشمندي فرد مي شوند (آلبرشت ، ۲۰۰۰: ۶).
اگرچه از آن زمان به بعد مطالعات زیادی در این زمینه انجام گرفته است. با این حال، این پژوهش ها همواره با مشکلاتی همراه بوده اند. یکی از مشکلات اصلی در مطالعه هوش اجتماعی این واقعیت است که پژوهشگران، این سازه را در طول سال ها به شیوه های متفاوتی تعریف کرده اند (برای مثال، بارنز و استرنبرگ ، ۱۹۸۹؛ فورد و تیساک ، ۱۹۸۳؛ کیتینگ ، ۱۹۷۸). برخی از این تعاریف بر مؤلفه های شناختی یا به عبارت دیگر بر توانایی درک و فهم افراد دیگر تأکید می کنند (برای مثال، بارنز و استرنبرگ، ۱۹۸۹) و برخی دیگر از پژوهشگران بر مؤلفه های رفتاری نظیر توانایی تعامل موفق با افراد دیگر اشاره دارند (فورد و تیساک، ۱۹۸۳).

برخی نیز بر بنیادهای روان سنجی تأکید می کنند و هوش اجتماعی را در راستای توانایی عمل کردن خوب در آزمون هایی که مهارت های اجتماعی را اندازه گیری می کند، قرار می دهند (کیتینگ، ۱۹۷۸). دومین مشکل به جنبه های مختلف هوش اجتماعی مربوط می شود (گلمن، ۲۰۰۶). علیرغم این واقعیت که در تحقیقات اولیه، هوش اجتماعی بر مبنای دو جنبه شناختی و رفتاری مورد تحلیل قرار گرفته بود، در تحقیقات بعدی بر این واقعیت پای می فشارند که هوش اجتماعی ساختار چند بعدی دارد. با این حال، درباره جنبه های مختلف آن پیشنهادهای متفاوتی مطرح شده است.
مشکل نهایی در مطالعات هوش اجتماعی مربوط به اندازه گیری ساختار آن می باشد. مقیاس های مختلفی برای اندازه گیری هوش اجتماعی مورد استفاده قرار گرفته است. مقیاس های اولیه بر جنبه های شناختی آن متمرکز شده بودند. بعدها مقیاس هایی بر اساس ارزیابی و قضاوت های دیگران، تفسیر عکس ها و فیلم های ویدیویی توسعه یافته اند (دوگان و چتین ، ۲۰۰۹). متأسفانه به دلیل عدم توافق در تعریف هوش اجتماعی و امکان سوداری در گزارش ها، همبستگی بالایی بین نمرات حاصل از مقیاس های مختلف مشاهده نمی شود. مضاف بر اینکه برخی از این روش ها برای اجرا دشوار و وقت گیر است. به همین دلیل سیلورا، مارتین یوسن و داهل (۲۰۰۱) برای غلبه بر این محدودیت ها، مقیاس خودگزارشی جدیدی برای هوش اجتماعی تهیه کرده اند.

این مقیاس سه جنبه مختلف هوش اجتماعی را اندازه گیری می کند: ۱- پردازش اطلاعات اجتماعی (SIP)، ۲- مهارت های اجتماعی (SS) و ۳-آگاهی اجتماعی (SA).
استنبرگ روان شناس دانشگاه ییل از مردم خواست که خصوصیات یک فرد باهوش را بیان کنند، افراد بسیاری مهارت های عملی را جزء ویژگی های اصلی برشمردند. تحقیقات بیشتر، استنبرگ را به نتیجه گیری ثرندایک بازگرداند و آن این که هوش اجتماعی از توانایی تحصیلی متمایز است و همان چیزی است که افراد را وادار می کند که در عرصه زندگی به خوبی عمل کنند (دهشیری، ۱۳۸۲). از سال ۱۹۲۰ تا ۱۹۹۰ پژوهش در زمینه هوش اجتماعی را به عنوان توانایی ارتباط با دیگران، دانش میان فردی، توانایی قضاوت درست درباره احساسات، خلق ها و انگیزه های دیگران، عملکرد اجتماعی مؤثر و مهارت رمزگشایی نمادهای غیر کلامی تعریف کرده اند (‌گلمن، ۱۳۷۹).

تعاریف هوش اجتماعی
تضاد ها در تعريف هوش اجتماعي، شيوه هاي مطالعه ساختار را به طور چشمگيري متفاوت ساخته است. عده اي از پژوهشگران جهت مطالعه هوش اجتماعي به ديدگاه شخصيتي و عده اي ديگر به ديدگاه روان سنجي گرايش دارند. ديدگاه روان سنجي هوش اجتماعي را به عنوان يك هوش عمومي مطرح مي كند كه در موقعيت هاي اجتماعي يا توانايي فهم و مديريت افراد به كار برده مي شود. ديدگاه شخصيتي بر اين فرض استوار شده است كه رفتار اجتماعي ناشي از هوش است و تفاوت هاي اشخاص در رفتار اجتماعي، از تفاوت-هاي آنها در دانش شان ايجاد مي شود (واسيل اوا ، ۲۰۰۵: ۲۱۳).
منشا ديدگاه روان سنجي هوش اجتماعي، تقسيم هوش به سه صورت توسط ثورندايك (۱۹۲۰) مي¬باشد:
۱ـ هوش انتزاعي: توانايي درك و فهم و حل مسائل از طريق نماد هاي كلامي و رياضي است.
۲ـ هوش عيني: توانايي درك و فهم و حل مسائل از طريق دستكاري و به كار گيري اشياء است.
۳ـ هوش اجتماعي: توانايي درك و فهم ديگران و ايجاد ارتباط با آن هاست.
در اين فرمول بندي كلاسيك، هوش اجتماعي به معناي توانايي درك و كنترل (روابط) مردان و زنان، پسران و دختران به منظور عاقلانه نمودن عكس العمل هاي بشري است. به عقيده وي، اين واژه به توانايي شخص از نظر درك و مديريت افراد ديگر بر مي گردد، تا در فعل و انفعالات اجتماعي، تطبيق پذير باشد. به طور مشابه ماس و هانت (۱۹۳۳) هوش اجتماعي را توانايي سازش با ديگران تعريف مي كنند. آلبرشت هوش اجتماعي را «درك زمينه هاي اجتماعي و برخورد با افراد» تعريف كرده است (آلبرشت، ۲۰۰۵: ۳۱).
از نظر بار- اون هوش اجتماعي عبارت است از مجموعه  اي از توانايي ها، کفايت ها و مهارت هاي غير شناختي که توانايي فرد براي کسب موفقيّت در مقابله با ضرورت ها و فشار هاي محيطي را تحت تأثير قرار مي دهد (بار-اون، ۲۰۰۶: ۱۹).
با روش هايي مي توان هوش اجتماعي را تقويت کرد: ۱- هماهنگي حرکات بدني با گفتار ۲- افزايش معاشرت و ارتباط خود با ديگران ۳- آموزش اوليه در خانواده ۴- ارتباط و تبادل افکار و اطلاعات ۵- نهادينه کردن آموزش هوش اجتماعي در مدرسه و جامعه ۶- تقويت هنر شنونده بودن (گوش کردن به حرف هاي طرف مقابل) ۷- برخورد با فرد به آن صورتي که هست و استحقاق دارد ۸- ارزش قايل شدن براي سخنان افراد مقابل ۹- استفاده از کلمات زيبا، سنجيده و به موقع (مهرابي و همکاران، ۱۳۸۶: ۷۹).
هوش اجتماعی عبارت است از توانایی برقراری روابط بین فردی در گروه و همکاری با دیگران، استفاده از توان ذهن و جسم برای برقراری ارتباط با دیگران و درک بهتر آنان، کسب این نگرش که دیگران را برای رشد و توسعه روابط بین فردی و رفتار دوستانه تشویق کنید و آگاهی از اینکه چگونه با دیگران دوست شده و آن را حفظ کنیم. هوش اجتماعی خاصیت ویژه ای است که علت توفیق ما در ارتباط اجتماعی است و با آموزش یا مطالعه به دست نیامده است. در حقیقت ایجاد روابط سالم یا به دیگر سخن سیاست برقرار کردن رابطه یک توان خاص و ارجمند است (بوزان، ۱۳۸۴).
نیجهولت، استاک و نیشیدا (۲۰۰۹) هوش اجتماعی را به عنوان یک توانایی ضروری برای افراد به منظور ارتباط، درک و تعامل مؤثر با دیگران تعریف کرده اند. به نظر سلز (۲۰۰۷) هوش اجتماعی می تواند به طور گسترده ای به عنوان یک نوع هوش که در پشت تعاملات و رفتارها قرار دارد تعریف شود..
بارنز و استبرگ (۱۹۸۹) هوش اجتماعی را به معنای توانایی درک و فهم افراد دیگر تعریف کرده اند.
فورد و تیساک (۱۹۸۳) هوش اجتماعی را به معنای توانایی تعامل موفق با افراد دیگر تعریف کرده اند.
کیتینگ (۱۹۸۷) هوش اجتماعی را در راستای توانایی عمل کردن خوب در آزمون هایی که مهارت اجتماعی را اندازه گیری می کنند، قرار می دهد.
نظريه¬پردازان هوش اجتماعي
اگر چه ثرندايک و همکارانش قادر به تأييد چنين حوزه اي از هوش از طريق مطالعات روانسجي نبودند و اين مفهوم به فراموشي سپرده شد، اخيراً توجه دوباره اي در هوش اجتماعي پديدار گشته و اغلب نويسندگان ادعا مي کنند که در واقع اين گواهي بر وجود، اين حوزه است. هريک از نظريه پردازان از منظري به اين مقوله نگاه مي کنند.

دانلود مقاله هوش اجتماعی (بررسی رابطه بین هوش اجتماعی با رفتار شهروندی سازمانی و خلاقیت سازمانی) در قالب word به صورت کامل و آماده در ۱۵۰ صفحه با قابلیت ویرایش و پرینت به قیمت ۱۴۵۰۰ تومان که لینک دانلود بلافاصله بعد از پرداخت نمایش داده می شود.

مقاله هوش اجتماعی

دانلود پایان نامه هوش اجتماعی

فهرست مقاله هوش اجتماعی

مقالات هوش اجتماعی

مقاله درباره هوش اجتماعی

مقاله در رابطه با هوش اجتماعی

جهت دانلود مقاله هوش اجتماعی از فرم زیر اقدام نمایید.

تعداد صفحات نوع فایل قیمت
150 word 14,500 تومان

دانلود مقاله هوش اجتماعی



لینک دانلود فایل خریداری شده بلافاصله بعد از پرداخت نمایش داده می شود.
اشتراک در
اطلاع از

0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها