دانلود پایان نامه طلاق عاطفی – بررسی عوامل موثر بر طلاق
دانلود پایان نامه طلاق عاطفی و بررسی عوامل موثر بر طلاق عاطفی در قالب word با بهترین کیفیت به صورت کامل و آماده در ۱۹۰ صفحه به قیمت ۳۵۰۰۰ تومان که لینک دانلود بلافاصله بعد از پرداخت نمایش داده می شود.
پایان نامه طلاق عاطفی
مقدمه و طرح مساله
خانواده جوهره ای زنده و در حال تغییر است که با استفاده از اعضای خویش و در جریان ارتباطی دائمی، تعاملی و طرح دار با یکدیگر یک کل را سازمان دهی می کند و در طول زمان و مکان گسترش می یابد. خانواده را می توان یک واحد عاطفی و شبکه ای از روابط در هم تنیده ای دانست که از پیوند زناشویی زن و مرد بنا می شود.
ازدواج پیمان مقدسی است که در تمام اقوام و ملل و در تمامی زمانها و مکانها وجود داشته است. سنت دیرینه ای که در آن زن و مرد زندگی مشترکی را آغاز می کنند و پیمان می بندند که یار و غمخوار یکدیگر باشند، یکدیگر را بهتر بشناسند و همدیگر را خوشبخت کنند، به یکدیگر عشق بورزند و با ازدواج به تنهایی خود پایان بخشند (نوابی نژاد،۱۳۷۹).
با وجود آنکه هیچ زوجی با هدف جدایی ازدواج نمی کنند و تقریبا همه زوجها به امید یک زندگی دراز مدت توام با آرامش و خوشبختی پیوند می بندند اما در رهگذر زمان بسیاری از ازدواجها به بن بست رسیده و به جدایی ختم می شوند. ( منصور،. ادیب راد ، ۱۳۸۳).
آمار طلاق در کشور روز به روز رو به افزایش است و این معضل بزرگ اجتماعی در هیچ زمانی مانند عصر حاضر، خطر انحلال کانون خانواده و آثار سو ء ناشی از آن را به دنبال نداشته است. اگر جامعه اي به سوي افزایش طلاق پیش رود، حتماً در آستانه بحران قرار می گیرد (مددی،فکرآزاد:۲۰۰۱) .
طلاق عاطفی زمانی رخ میدهد که زن و مرد در زیر یک سقف زندگی میکنند هنوز زندگی مشترکشان پابرجاست اما دور از هم هستند و مهمترین دلیل آن نیز نداشتن مهارتهای همسرداری و گذشت در زمان مواجهه با مشکلات است.
طلاق در لغت به معنای جدا شدن و فاصله گرفتن آمده است و عاطفه به معنای هیجان، احساس یا مجموعهای از هیجانات مثبت و منفی است، حال اگر در فضای زندگی انسانها بین عواطف انسانی و نیازهای آن فاصله ایجاد شود تا جایی که اعضای یک خانواده یا یک مجموعه نتوانند نیازهای عاطفی خود که در قالبهای مختلف بروز و تقویت میشود، ارضا کنند این خانواده یا مجموعه دچار طلاق عاطفی شده است.
به عبارتی «طلاق عاطفى» یا جدایى عاطفى، نوعى جدید از زندگى میان همسران است که در آن، زن و شوهر صرفاً بر اساس قراردادهاى رایج و متعارف به زندگى خود ادامه مىدهند بدون اینکه هیچگونه تناسب عاطفى و اجتماعى میان آنها وجود داشته باشد
آثار روانی و اجتماعی طلاق عاطفی به اندازه طلاق رسمی و یا حتی بیشتر از آن است. میتوان گفت طلاق عاطفی در خانواده هایی در حال شکلگیری یا تقویت شدن است که اعضای خانواده در زیر یک سقف زندگی میکنند ولی سقف هرکس با خودش معنا شده و به نوعی دیوارهای بلند با عناوین مختلف بیاعتمادی، دلسردی، بیانگیزشی، گوشهگیری و انزوا در حال ساخته شدن است.
طلاق عاطفی بر سلامت روحی و جسمی زن و مرد و فرزندان آنها تاثیر سویی دارد و از پیشرفت و تعالی اعضای خانواده جلوگیری می کند و در نتیجه سبب عدم پیشرفت و تعالی جامعه می شود.
پرسشهای پژوهش
- طلاق عاطفی چیست؟
- میزان طلاق عاطفی در بین زوجین چقدر است؟
- عوامل موثر بر طلاق عاطفی در بین زوجین کدامند؟
- چه رابطه ای میان اختلاف تحصیلاتی زوجین و بروز طلاق عاطفی وجود دارد؟
- چه رابطه ای میان اختلاف سنی زوجین و بروز طلاق عاطفی وجود دارد؟
- چه رابطه ای میان تعداد فرزندان و بروز طلاق عاطفی وجود دارد؟
- چه رابطه ای میان مدت ازدواج و بروز طلاق عاطفی وجود دارد؟
- چه رابطه ای میان طریقه آشنایی و ازدواج و بروز طلاق عاطفی وجود دارد؟
- چه رابطه ای میان دخالت اطرافیان و خانواده ها در زندگی زوجین و بروز طلاق عاطفی وجود دارد؟
- چه رابطه ای میان تعهد نسبت به همسر و بروز طلاق عاطفی وجود دارد؟
- چه رابطه ای میان ارتباطات زوجین و بروز طلاق عاطفی وجود دارد؟
- چه رابطه ای میان رضایت از رابطه جنسی زوجین و بروز طلاق عاطفی وجود دارد؟
- چه ارتباطی میان نوع نگرش نسبت به طلاق رسمی و بروز طلاق عاطفی وجود دارد؟
- میزان تاثیر هر یک از عوامل تا چه حدی است؟
- اولویت های زندگی پاسخگویان چه کسانی هستند؟
- اولویت های زندگی همسران پاسخگویان چه کسانی هستند؟
قسمتی از این پایان نامه صفحه ۶۰ :
پژوهش های انجام شده در زمینه طلاق عاطفی
پژوهشی با عنوان "طلاق عاطفی، علل و پیامدها" توسط باستانی،گلزاری و روشنی انجام گرفت. این پژوهش با هدف بررسی طلاق عاطفی از دید زنان، و به روش نظریه مبنایی که از انواع روش تحقیق کیفی می باشد، انجام شده است. تمرکز مطالعه بر فرایندی بوده که تجربه طلاق عاطفی زنان را شکل داده است. اطلاعات از طریق مصاحبه عمیق با بیست نفر از زنان مراجعه کننده به یکی از مراکز مشاوره تهران جمع آوری و با استفاده از کدگذاری نظری تحلیل شده است.
زنان در مصاحبه ها شرایط علّی، شرایط مداخله گر، ویژگیها، پیامدهای طلاق عاطفی و استراتژیهای خود در مواجهه با طلاق عاطفی را توصیف کرده اند. نتایج پژوهش پیچیدگی و تنوع تجربیات زنان را نشان می دهد و این نظر را که ابعاد مختلف روانی،اجتماعی و فرهنگی در تجربۀ طلاق عاطفی در تعامل هستند، حمایت می کند.
در مجموع با در نظر گرفتن شرایط علّی، شرایط میانجی، زمینه، پیامدهای طلاق عاطفی و استراتژیهای زنان در مواجهه با طلاق عاطفی میتوان گفت:
زمانی که نیازها، انتظارات و نظرات زن، توسط مرد نادیده گرفته شود و زن احساس کند همسرش برای او اهمیتی قائل نیست، با کاهش تعاملات مثبت زن و مرد، رضایت زن و مرد از رابطه همسری کاهش یافته، طلاق عاطفی اتفاق می افتد و نتیجه این وضعیت مواجهه اعضای خانواده با فشارها و مشکلات روحی و جستجوی آرامش خارج از فضای خانواده است، و زن در برخورد با طلاق عاطفی، به راهکارهایی چون تلاش جهت بهبود رابطه، یافتن جایگزین برای رابطه همسری ناموفق، و اندیشیدن به طلاق قانونی متوسل می شود.
همچنین بر اساس نتایج حاصل میتوان چهار نوع طلاق عاطفی را متمایز نمود، که وجه اشتراک آنها عدم صمیمیت در ارتباط همسران و ادامۀ زندگی مشترک علیرغم عدم رضایت از رابطه است و وجه اختلاف آنها تفاوت در میزان علاقه، ارتباط کلامی،رابطۀ ج ن س ی، تمایل به گذران وقت با یکدیگر، احساس تعلق و تعهد همسران است.
پیشینه تجربی پژوهش
پیشینه تجربی این پژوهش در سه بخش مورد بررسی قرار می گیرد. در قسمت اول پژوهش های مربوط به طلاق عاطفی مورد بررسی قرار می گیرد. به علت کمبود پژوهش در رابطه با طلاق عاطفی ما از پژوهش های مربوط به رضایت زناشویی و گرایش به طلاق نیز استفاده کردیم.
چون میزان رضایت زناشویی نشان دهنده میزان ارتباط و صمیمیت بین زوجین است و میزان کم رضایت زناشویی بیان کننده طلاق عاطفی بین زوجین است از سوی دیگر نقطه شروع طلاق رسمی طلاق عاطفی است با توجه به مطالب عنوان شده در قسمت دوم بررسی پیشینه تجربی پژوهش، پژوهش های مربوط به رضایت زناشویی و در قسمت سوم پژوهش های مربوط به گرایش به طلاق مورد بررسی قرار می گیرد.
مروری بر مبانی نظری و پیشینه تجربی پژوهش
مقدمه
طلاق عاطفی مساله است که امروزه گریبان بسیاری از زوجین و خانواده ها را درگیر کرده است و اگر دصدد کاهش و پیشگیری از این مساله اجتماعی برنیاییم اثرات سوء آن، ابتدا افراد، سپس خانواده و در نهایت جامعه را درگیر خود خواهد کرد. چه بسا ضربات مهلک تری از طلاق رسمی بر پیکره جامعه وارد کند.
در این فصل ابتدا به تعریف طلاق عاطفی پرداخته و در ادامه به بررسی نظراتی می پردازیم که می توانیم با کمک آنها طلاق عاطفی را بررسی کنیم. به علت اینکه پژوهش های اندکی در رابطه با طلاق عاطفی وجود دارد، بعد از بررسی یک پژوهش مرتبط با طلاق عاطفی، به بررسی پژوهش های مرتبط با رضایت زناشویی و گرایش به طلاق و طلاق می پردازیم و سپس فرضیه های پژوهش را رایه کرده و مدل تحلیلی پژوهش را ترسیم می کنیم.
تعریف طلاق عاطفی[۱]
مارک نپ[۲] تحلیل عمیقی از مراحل آغاز و پدید آمدن، آزمودن و پایان دادن یک رابطه و انواع فراگرد ارتباطی مربوط به آنها که هر مرحله را از مرحله دیگر ممتاز میکند، ارائه داده است. این مراحل از ساختن یک رابطه آغاز شده،و پس از رسیدن به اوج،رابطه رو به زوال نهاده و به طرف جدایی حرکت میکند. مارک نپ در کل ده مرحله را در روابط افراد تفکیک کرده است که پنج مرحله مربوط به پیوند و پنج مرحله مربوط به جدایی است. پنج مرحلۀ پیوند در روابط افراد، شامل مراحل آغاز[۳]، آزمودن[۴]، چفت و بند یا سفت کردن[۵]، کامل کردن یا ادغام[۶]، و پیمان بستن[۷] است.مرحله پیمان بستن تا جدایی کامل نیز شامل پنج مرحله است. این پنج مرحله عبارتند از:
مرحله افتراق، مرحله محدود کردن، مرحله بی روح شدن، مرحله پرهیز از یکدیگر و مرحله جدایی. در ادامه هریک از این مراحل توضیح داده می شود.
- مرحله افتراق[۸]: زمانی است که طرفین رابطه یا یکی از آنها احساس کنند که رابطه او با دیگری، او را کاملاً محدود و در چهارچوب معینی حبس کرده است و تصمیم میگیرند تا خود را از این قید برهانند. در این وضعیت طرفین بیشتر از وجوه اشتراک به تفاوتها و نقاط مورد اختلاف با یکدیگر می اندیشند و سعی در شناسایی و برجسته کردن اختلافات دارند؛ از آنجا که فضای حیاتی محدودی برای خود احساس میکنند، میخواهند به آن فضا وسعت دهند و به تعبیری به دنبال هویت و فردیت خویش هستند. مهمترین دگرگونی در ارتباطات، افزایش منازعات و مشاجرات میان آنان است، تحمل یکدیگر را ندارند و چیزهای خوب گذشته، چهره ناخوشایندی به خود میگیرند (مارک نپ، به نقل از فرهنگی، ۱۳۷۹: ۱۶۸).
- مرحله محدود کردن : در این مرحله طرفین رابطه شروع به کاهش دفعات ارتباط و میزان صمیمیت آن می کنند؛ اشتیاق چندانی برای ارتباط با طرف دیگر از خود نشان نمی دهند و اگر به اجبار با هم ارتباطی داشته باشند، از صمیم دل نبوده و بیش تر ایفای نقش و وظیفه است. طرفین از صحبت درباره موضوعاتی که منجر به تنش و مشاجره می شود پرهیز می کنند، مگر اینکه اجباری در کار باشد که در این صورت با بی میلی این کار را انجام می دهند. رابطه به گونه ای محسوس و حتی بیش از مراحل اولیه آشنایی به سمت رسمیت گرایش می یابد؛ جملات و عباراتی که میان طرفین رابطه رد و بدل می شود نشان از بی تفاوتی نسبت به طرف مقابل و خواسته های او دارد (همان).
- مرحله بی روح شدن رابطه : بیان گر افزایش تخریب و تباهی رابطه است که طرفین آن تلاش در حفظ و گاه پیوند مجدد آن دارند. در این مرحله پیام های کلامی یا غیرکلامی بیش تر به گونه ای هستند که عموماً میان اشخاص بیگانه رد و بدل می شوند و رنگی از محبت، جاذبه و گذشت در آنها نیست. در واقع دیگر در مورد خود رابطه اندیشه ای نمی شود، و علت ادامه رابطه در این وضعیت، عواملی فراسوی جاذبه و توجه به طرف دیگر رابطه است؛ عواملی مانند عامل مذهبی و نهی آن از جدایی، عامل اقتصادی و مالی که زیانی را متوجه طرفین می کند، وجود فرزندان و آینده آنها و یا هر عامل دیگری که اشخاص را وادار به حساب گری و تحمل یکدیگر می-کند(همان: ۱۶۹).
- مرحله پرهیز از یک دیگر : در این مرحله طرفین رابطه با گریز از یک دیگر سعی می کنند ناراحتی-های خود را کاهش دهند و اغلب جدایی جسمی انجام می گیرد. یعنی طرفین سعی می کنند به هم نزدیک نشده و یک دیگر را نبینند. این مرحله در رابطه با همسران به سختی انجام می گیرد، زیرا آنها به خاطر شرایط زندگی مشترک مجبورند در یک خانه زندگی کنند (همان).
- مرحله جدایی :آخرین مرحله در روابط افراد است، جدایی ممکن است پس از یک مکالمه کوتاه یا پس از یک عمر زندگی مشترک صورت پذیرد.پیام هایی مانند "دیگر نمی خواهم تو را ببینم" یا "برایت احترام قائلم اما دیگر دوستت ندارم" که در این مرحله رد و بدل می شوند نمایان گر آنچه بین دو نفر گذشته یا می گذرد، می باشند (همان).
با توجه به تحلیل مارک نپ از مراحل جدایی، پژوهش حاضر طلاق عاطفی را، وضعیتی تعریف کرده است که رابطه همسران، بر اساس تعریف مارک نپ، در مراحل محدود کردن، بی روح شدن، و پرهیز از یک دیگر باشد.
- بین اختلاف تحصیلی زوجین و بروز طلاق عاطفی رابطه وجود دارد.
- بین تعداد فرزندان و بروز طلاق عاطفی در بین زوجین رابطه وجود دارد.
- بین مدت ازدواج زوجین و بروز طلاق عاطفی رابطه وجود دارد.
- بین طریقه آشنایی زوجین و بروز طلاق عاطفی رابطه وجود دارد.
- بین میزان دخالت اطرافیان و بروز طلاق عاطفی بین زوجین رابطه وجود دارد.
- بین تعهد زوجین نسبت به هم و بروز طلاق عاطفی رابطه وجود دارد.
- بین میزان رضایت ازرابطه جنسی زوجین و بروز طلاق عاطفی رابطه وجود دارد
- بین نوع نگرش پاسخگویان نسبت به طلاق رسمی و بروز طلاق عاطفی رابطه وجود دارد.
- بین رضایت از رابطه زوجین و طلاق عاطفی رابطه وجود دارد.
فصل اول ۹
کلیات پژوهش ۹
۱-۱ مقدمه و طرح مساله ۱۰
۱-۲ پرسشهای پژوهش ۱۴
۱-۳ منطق ضرورت و اهمیت پژوهش ۱۵
۱-۴ اهداف پژوهش ۱۹
۱-۵ سازماندهی گزارش ۲۰
فصل دوم ۲۳
بررسی منابع ۲۳
و ۲۳
مروری بر مبانی نظری و پیشینه تجربی پژوهش ۲۳
۲-۱ مقدمه ۲۴
۲-۲- تعریف طلاق عاطفی ۲۵
۲-۳- پیشینه نظری ۲۹
۲-۳-۱ نظریه سیستمی کیفیت زناشویی مارکز ۳۰
۲-۳-۲ نظریه نظم خُرد چلبی ۴۴
۲-۳-۳ نظریه مثلث عشق استرنبرگ ۵۶
۲-۴- پیشینه تجربی پژوهش ۶۱
۲-۴-۱- پژوهش های انجام شده در زمینه طلاق عاطفی ۶۱
۲-۴-۲- پژوهشهای انجام شده در زمینۀ رضایت زناشویی ۶۳
۲-۵- مدل تحلیلی ۷۰
۲-۶- فرضیه ها ۷۱
فصل سوم: ۷۲
روش تحقیق ۷۲
۳-۱- مقدمه ۷۳
۳-۲- روش تحقیق ۷۳
۳-۲-۱- روش پيمايشي ۷۳
۳-۲-۲- جمعيت آماري ۷۴
۳-۲-۳- تعيين حجم نمونه ۷۴
۳-۲-۴- شيوه نمونه گيري در سطح شهر ستان ارومیه ۷۶
۳-۲-۵- واحد تحليل ۷۷
۳-۳- متغیرهای تحقیق و نحوه اندازه گیری متغیرها ۷۷
۳-۳-۱- متغیر وابسته:طلاق عاطفی ۷۷
۳-۳-۲- متغیرهای مستقل: ۸۳
۳-۳-۲-۱- اختلاف سنی زوجین ۸۳
۳-۳-۲-۲- تحصیلات پاسخگویان ۸۳
۳-۳-۲-۳- تحصیلات همسر پاسخگویان ۸۴
۳-۳-۲-۴- مدت ازدواج ۸۴
۳-۳-۲-۵- دخالت خانواده ها ۸۵
۳-۳-۲-۶- طریقه آشنایی زوجین ۸۵
۳-۳-۲-۷- تعهد پاسخگویان ۸۶
۳-۳-۲-۸- نگرش نسبت به طلاق ۸۶
۳-۳-۲-۹- تعداد فرزندان ۸۶
۳-۳-۲-۱۰- رضایت از رابطه جنسی ۸۶
۳-۳-۲-۱۱- ارتباط زناشویی ۸۶
۳-۳-۲-۱۲- متغیرهای زمینه ای ۸۷
۳-۳-۳- روش گردآوری داده ها ۸۸
۳-۳-۳-۱- ابزار سنجش ۸۸
۳-۳-۳-۲- اعتبار و پایایی پژوهش ۹۰
فصل چهارم ۹۴
نتایج داده ها ۹۴
۴-۱- مقدمه ۹۵
۴-۲- بررسی آماره های تک متغیره ۹۶
۴-۲-۱- جنسیت پاسخگویان ۹۶
۴-۲-۲- سن پاسخگویان ۹۷
۴-۲-۳- سن همسر پاسخگویان ۹۹
۴-۲-۴- تعداد فرزندان ۱۰۰
۴-۲-۵- جنسیت فرزندان ۱۰۲
۴-۲-۷- تحصیلات پاسخگویان ۱۰۳
۴-۲-۸- تحصیلات همسر پاسخگویان ۱۰۴
۴-۲-۹- تحصیلات مادر پاسخگویان ۱۰۵
۴-۲-۱۰- تحصیلات پدر پاسخگویان ۱۰۶
۴-۲-۱۱- تحصیلات مادر همسر پاسخگویان ۱۰۷
۴-۲-۱۲- تحصیلات پدر همسر پاسخگویان ۱۰۸
۴-۲-۱۳- شغل پاسخگویان ۱۰۹
۴-۲-۱۴- شغل همسر پاسخگویان ۱۱۰
۴-۲-۱۵- منطقه زندگی پاسخگویان ۱۱۱
۴-۲-۱۶- قومیت پاسخگویان ۱۱۲
۴-۲-۱۷- قومیت همسر پاسخگویان ۱۱۳
۴-۲-۱۸- وضعیت زندگی والدین پاسخگو ۱۱۴
۴-۲-۱۹- وضعیت زندگی والدین همسر پاسخگو ۱۱۵
۴-۲-۲۰- طریقه آشنایی و ازدواج ۱۱۶
۴-۲-۲۱- میزان درآمد ماهیانه پاسخگویان ۱۱۷
۴-۲-۲۲- میزان مخارج ماهیانه پاسخگویان ۱۱۹
۴-۲-۲۳- مدت ازدواج ۱۲۰
۴-۲-۲۴- اختلاف سنی ۱۲۲
۴-۲-۲۶- اولویت های همسر پاسخگویان ۱۲۴
۴-۲-۲۷- رضایت زناشویی ۱۲۵
۴-۲-۲۸- رضایت از رابطه جنسی ۱۲۷
۴-۲-۲۹- نگرش نسبت به طلاق ۱۲۸
۴-۲-۳۰- دخالت خانواده ها ۱۲۹
۴-۲-۳۱- تعهد نسبت به همسر ۱۳۰
۴-۲-۳۲- ارتباطات بین زوجین ۱۳۱
۴-۲-۳۳- طلاق عاطقی ۱۳۲
۴-۳- بررسی آماره های دو متغیره : بررسی فرضیه ها ۱۳۴
۴-۳-۱- بررسی رابطه بین میزان طلاق عاطفی و اختلاف سنی زوجین ۱۳۴
۴-۳-۲- بررسی رابطه بین میزان طلاق عاطفی و مدت ازدواج زوجین ۱۳۵
۴-۳-۳- بررسی رابطه بین میزان تحصیلات پاسخگویان و طلاق عاطفی ۱۳۶
۴-۳-۴- بررسی رابطه بین طلاق عاطفی وسطح تحصیلات همسر پاسخگویان ۱۳۸
۴-۳-۵- بررسی رابطه بین طلاق عاطفی و رضایت از روابط جنسی ۱۴۰
۴-۳-۶- بررسی رابطه بین طلاق عاطفی و میزان دخالت خانواده ها ۱۴۱
۴-۳-۷- بررسی ارتباط بین طریقه آشنایی و طلاق عاطفی ۱۴۲
۴-۳-۸- بررسی ارتباط بین طلاق عاطفی و تعهد پاسخگویان به همسر ۱۴۳
۴-۳-۹- بررسی رابطه بین طلاق عاطفی و نگرش نسبت به طلاق رسمی ۱۴۵
۴-۳-۱۰- بررسی رابطه بین تعداد فرزندان و طلاق عاطفی ۱۴۶
۴-۳-۱۱- بررسی رابطه بین سن پاسخگویان و طلاق عاطفی ۱۴۷
۴-۳-۱۲- بررسی ارتباط بین سن پاسخگویان و رضایت از رابطه جنسی ۱۴۹
۴-۳-۱۳- بررسی رابطه بین رضایت از رابطه جنسی و طلاق عاطفی ۱۵۰
۴-۳-۱۴- بررسی ارتباط بین میزان ارتباط پاسخگویان و طلاق عاطفی ۱۵۱
۴-۳-۱۵- بررسی ارتباط بین طلاق عاطفی و ارتباطات زوجین ۱۵۲
۴-۳-۱۶- بررسی ارتباط بین طلاق عاطفی و متغیرهای زمینه ای ۱۵۳
۴-۳-۱۶-۱- بررسی رابطه بین طلاق عاطفی و جنسیت پاسخگویان ۱۵۳
۴-۳-۱۶-۲- بررسی ارتباط بین طلاق عاطفی و منطقه زندگی پاسخگویان ۱۵۵
۴-۳-۱۶-۳- بررسی ارتباط بین طلاق عاطفی و قومیت پاسخگویان ۱۵۶
۴-۴- تحلیل چند متغیره: رگرسیون ۱۵۷
۴-۴-۱- رگرسیون بین طلاق عاطفی و متغیرهای مستقل ۱۵۷
۴-۴-۲- رگرسیون بین طلاق عاطفی و متغیرهای زمینه ای ۱۶۰
فصل پنجم: ۱۶۲
بحث و نتیجه گیری ۱۶۲
۵-۱- مقدمه ۱۶۳
۵-۲- تحلیل متغیرهای تحقیق ۱۶۳
۵-۳- محدودیت ها و مشکلات پژوهش ۱۷۳
۵-۴- ارایه راهکار و پیشنهادات ۱۷۴
دانلود پایان نامه طلاق عاطفی – بررسی عوامل موثر بر طلاق بر اساس نتایج این پژوهش میانگین مدت زمان زندگی مشترک زوجین ۱۳ سال و کمترین مقدار ۱ سال و بیشترین ۵۰ سال است. بررسی ارتباط بین طلاق عاطفی و مدت زمان زندگی مشترک نشان می دهد که رابطه ای معنادار و معکوسی بین این دو وجود دارد. به عبارتی هر چه قدر زمان بیشتری از زندگی مشترک می گذرد میزان طلاق عاطفی در بین زوجین کمتر می شود.
شاه سیاه ، عطاری، خراسانی و قناد، ایرانی، تقوایی، رهنما هریک در پژوهش های خود در زمینه رضایت زناشویی رابطه معناداری بین مدت زمان زندگی مشترک و رضایت زناشویی زوجین یافته اند. غیاثی، معین و روستا نیز در پژوهش های خود در زمینه طلاق و گرایش به طلاق رابطه معناداری بین مدت زمان زندگی مشترک زوجین و گرایش به طلاق یافته اند.
میانگین تعداد فرزندان پاسخگویان ۲ فرزند است و ۱۸٫۹ درصد از پاسخگویان هیچ فرزندی ندارند و بیشترین فراوانی متعلق به گروهی از پاسخگویان است که دارای ۱ یا ۲ فرزند هستند. بررسی ارتباط بین طلاق عاطفی و تعداد فرزندان گویای این مطلب است که این دو متغیر بر یکدیگر تاثیری معنادار اما معکوس دارند. زوجینی که تعداد فرزندان بیشتری دارند طلاق عاطفی را در بین خود کمتر تجربه می کنند. به عبارتی هرچه تعداد فرزندان بیشتر باشد میزان طلاق عاطفی در بین زوجین کمتر است. شاه سیاه، حافظ شعرباف و حسینیان، عطاری و قناد، ایرانی، تقوایی، رهنما در پژوهش خود در زمینه رضایت زناشویی نیز ارتباط معناداری بین تعداد فرزندان و رضایت زناشویی زوجین یافتند.
میانگین اختلاف سنی زوجین در این پژوهش بین ۴ تا ۵ سال است. بیشترین فراوانی مربوط به زوجین همسن و یا با اختلاف سنی زیر ۵ سال است. بیشترین اختلاف سنی ۲۰ سال است. بررسی ارتباط بین طلاق عاطفی و اختلاف سنی زوجین نشان می دهد که در این پژوهش هیچ رابطه ای میان میزان اختلاف سنی زوجین و طلاق عاطفی وجود ندارد.
این دو متغیر هیچ تاثیری بر یکدیگر ندارند. هرچند شاکریان،خراسانی، قناد ، صداقت، میر احمدی زاده،نخعی امرودی هر یک در پزوهش های خود در رابطه با رضایت زناشویی و غیاثی،معین روستا در پژوهش خود در رابطه با گرایش به طلاق رابطه معناداری بین اختلاف سنی زوجین و رضایت زناشویی و اختلاف سنی زوجین و گرایش به طلاق یافتند اما در این پژوهش هیچ ارتباطی بین اختلاف سنی زوجین و طلاق عاطفی وجود ندارد.
بیشترین فراوانی متغیر سطح تحصیلات متعلق به سطح تحصیلات ابتدایی و دیپلم است. حدود ۱۱ درصد از پاسخگویان بی سواد هستند و فقط ۲٫۶ دصد نیز دارای تحصیلات فوق لیسانس و بالاتر هستند. بررسی ارتباط بین طلاق عاطفی و میزان تحصیلات پاسخگویان نشان می دهد که بین سطح تحصیلات پاسخگویان و طلاق عاطفی رابطه معناداری وجود دارد. به این صورت که پاسخگویانی که تحصیلات بیشتری داشتند طلاق عاطفی را نیز بیشتر تجربه کردند.
به گونه دیگری نیز می توان ایم مساله را با اگاهی پاسخگویان ارتباط داد. به این صورت که پایخگویانی که تحصیلات بیشتری داشتند انتظارات بیشتر داشته و یا نسبت به عدم برآورده شدن نیازهایشان توجه بیشتری داشتند و هرگونه کم توجهی همسر را بهانه ای برای فاصله گرفتن از او دانسته و به این ترتیب به مرور فاصله بین زوجین بیشتر شده و طلاق عاطفی بیشتری را گزارش دادند. شاه سیاه، ورجزینی، خراسانی، قناد، میر احمدی زاده، نخعی امرودی، شبانی حصار هر یک در پژوهش های خود در رابطه با رضایت زناشویی و مشکی، شاه قاسمی، نوقابی، مسلم، غیاثی، معین و روستا در پژوهش های خود در رابطه با طلاق و گرایش به طلاق ارتباط معناداری بین سطح تحصیلات پاسخگویان و رضایت زناشویی و گرایش به طلاق یافتند.
۱۶٫۲ درصد از پاسخگویان رضایت کامل از رابطه جنسی خود داشته و ۵ درصد نیز هیچ رضایتی از رابطه جنسی خود نداشتند. بررسی ارتباط بین طلاق عاطفی و رضایت از رابطه جنسی نشان می دهد که تاثیر این دو بر یکدیگر به طور غیر مستقیم است. واقعی، شاه سیاه، نجاتیان در پژوهش مربوط به رضایت زناشویی و فروتن ، میلانی در پژوهش مربوط به گرایش به طلاق نیز ارتباط معناداری بین میزان رضایت از رابطه جنسی و رضایت زناشویی و میزان رضایت از رابطه جنسی و گرایش به طلاق یافتند.
نتایج پژوهش نشان می دهد دکه حدود نیمی از پاسخگویان دید نسبتا مثبتی نسبت به طلاق در شرایط بد دارند و فقط حدود ۵ درصد از پاسخگویان تحت هر شرایطی زندگی مشترک را به طلاق ترجیح می دهند. بررسی ارتباط بین طلاق عاطفی و نگرش نسبت به طلاق رسمی نشان می دهد که رابطه معناداری بین طلاق عاطفی و نوع نگرش نسبت به طلاق وجود ندارد.
هرچند که ریاحی، علیوردی نیا، کاکاوند، دهاقانی، نظری در پژوهش های خود در رابطه با طلاق، ارتباط معناداری بیننگرش و تصور مثبت از طلاق و گرایش به طلاق یافتند. اما در تحقیق ما این دو متغیر هیچ تاثیری بر یکدیگر ندارند.
حدود نیمی از پاسخگویان گفته اند که اطرافیان و خانواده هایشان در زندگی آنها دخالت خیلی کمی داشتند، حدود ۳ درصد از پاسخگویان نیز گفته اند که خانواده ها زیاد و خیلی زیاد در زندگی مشترکشان دخالت کردند. نتایج بررسی ارتباط بین طلاق عاطفی و دخالت اطرافیان نشان می دهد که ارتباط معنادار و معکوسی بین این دو وجود دارد.
به عبارتی هرچه دخالت خانواده ها و اطرافیان در زندگی مشترک زوجین بیشترر باشد میزان طلاق عاطفی کمتر است و بالعکس. این مساله را می توان به مبحث حمایت ها نیز ارتباط داد و توضیح داد که زوجینی که اطرافیان از آنها کمتر حمایت می کنند بیشتر دچار طلاق عاطفی می شوند. ریاحی،علیوردی نیا، کاکاوند، دهاقانی، نظری در پژوهش خود در رابطه با طلاق بین دخالت اطرافیان و گرایش به طلاق ارتباط معناداری یافتند.
۴۲ درصد از پاسخگویان این تحقیق دارای ازدواج سنتی هستند،حدود۳۵ درصد قبل از ازدواج تا حدی با یکدیگر آشنا بودند و حدود۲۲ درصد قبل از ازدواج با یکدیگر دوست بودند. بررسی ارتباط بین طلاق عاطفی و شیوه آشنایی و ازدواج گویای این است که
قطبی، هولاکویی،جزایری، رحیمی، غیاثی، معین، روستا در پژوهش خود در رابطه با طلاق و گرایش به طلاق ارتباط معناداری بین شیوه آشنایی و طلاق یافتند.
حدود ۶۷درصد از پاسخگویان تعهد و احساس مسئولیت زیاد و خیلی زیادی نسبت به همسر و زندگی خود دارند. حدود ۹ درصد نیز تعهد خیلی کم و کمی دارند. بررسی ارتباط بین بین طلاق عاطفی و تعهد زنان نسبت به همسر و زندگی مشترک نشان می دهد که رابطه معنادار و مستقیمی بین این دو متغیر وجود دارد.
به عبارتی هرچه احساس مسئولیت زنان نسبت به همسر بیشتر می شود طلاق عاطفی و فاصله بین این دو بیشتر می شود. می توان گفت به علت تعهد بیشتر، طلاق رسمی اتفاق نمی افتد ولی طلاق عاطفی صورت می گیرد. در بین اینگونه زوجین صمیمیت کمتری دیده می شود. همانگونه که استنبرگ می گوید این رابطه ای صرفا بر اساس تعهد است و عشق تهی نامیده می شود.
حدود۲۹ درصد از پاسخگویان ارتباط خیلی خوب و خوبی با همسران خود دارند و حدود ۳۰ درصد ارتباط بد وخیلی بدی با همسران خود دارند و بقیه ارتباط در حد متوسطی با همسران خود دارند. بررسی ارتباط بین طلاق عاطفی و ارتباطات بین زوجین نشان می دهد که بین این دو ارتباط معنادار غیر مستقیم و معکوس وجود دارد.
به عبارتی هرچه ارتباط بین زوجین به سمت بد و بدتر سیر می کند ( نمره بیشتر نشان دهنده فقدان رضایت از ارتباط است)، میزان طلاق عاطفی بیشتر می شود.و بالعکس. در این باره می توان از الگوهای ارتباطی کیفیت زناشویی مارکز استفاده کرد و توضیح داد که وقتی عدم رضایت از رابطه وجود دارد نشان دهنده طلاق عاطفی در بین زوجین است. به عبارتی افرادی که از رابطه خود با همسرشان لذت نمی برند، به زاویه های دیگری از زندگی خود متمایل می شوند.
۴۰٫۹ درصد از همسر پاسخگویان بی سواد و کم سواد هستند. ۱۵ درصد دارای تحصیلات لیسان و ۴٫۲ درصد نیز دارای تحصیلات لیسانس و بالاتر هستند. بررسی ارتباط بین طلاق عاطفی و سطح تحصیلات همسر پاسخگویان نشان می دهد که بین این دو رابطه وجود دارد. به این صورت که کمترین میزان طلاق عاطفی را پاسخگویانی که همسرانشان بی سواد هستند بیان کردند. بیشترین طلاق عاطفی را پاسخگویانی که همسرانشان تحصیلات فوق دیپلم دارند بیان کردند.
۸۵٫۲درصد از پاسخگویان زن هستند و فقط ۱۴٫۷ درصد از پاسخگویان مرد هستند. بررسی ارتباط بین طلاق عاطفی و جنسیت پاسخگویان نشان می دهد که هیچ ارتباطی بین طلاق عاطفی و جنسیت پاسخگویان وجود ندارد. و زنان و مردان پاسخگو از لحاظ میزان تجربه طلاق عاطفی و علل و عوامل موثر بر آن با یکدیگر تفاوتی ندارند.
البته این مساله در پژوهش های مربوط به طلاق بیشتر از دید زنان مورد بررسی قرار گرفته بود و در چند پژوهش اندک نیز که مردان نیز در جامعه آماری بودند تفاوت میان زنان و مردان وجود داشت اما در این تحقیق تفاوتی از لحاظ طلاق عاطفی وجود ندارد.
۸۵ درصد از پاسخگویان ترک هستند و ۱۲٫۲ درصد کرد و فقط ۲٫۹درصد فارس هستند. بررسی ارتباط بین طلاق عاطفی و قومیت پاسخگویان نشان دهنده می دهد که
بررسی ارتباط بین طلاق عاطفی و منطقه زندگی پاسخگویان نشان می دهد که کمترین طلاق عاطفی در روستاها است. بیشترین طلاق عاطفی در شهر در مناطق پایین گزارش شده است.
حدود نیمی از تغییرات متغیر وابسته طلاق عاطفی تحت تاثیر متغیرهای مستقل وارده شده در تحقیق است. از این مقدار بیشترین سهم متعلق به متغیر رضایت از رابطه جنسی است. طبق نتایج پژوهش های متعلق به طلاق یکی از عمده ترین دلایل طلاق زوجین عدم رضایت از رابطه جنسی است که این مساله در این پژوهش نیز تایید شد. همانطور که قبلا عنوان شد نقطه شروع طلاق رسمی طلاق عاطفی است و علل و عوامل تاثیر گذار بر طلاق در ابتدا بر طلاق عاطفی موثر هستند.
بنابراین میزان رضایت از رابطه جنسی بر میزان طلاق عاطفی موثر است. پس از متغیر رضایت از رابطه جنسی متغیر دخالت خانواده ها متغیر تاثیرگذار دیگر است که این مساله نیز در پژوهش های پیشین تایید شده بود در این پژوهش نیز تایید شد.
تاثیر متغیرهای زمینه ای بر طلاق عاطفی
۵-۳- محدودیت ها و مشکلات پژوهش
انجام هر تحقیق با محدودیت ها و مشکلات همراه است،یکی از مشکلات این پژوهش اجرای پرسشنامه آن بود. تعداد سوالات این پرسشنامه زیاد بود و مدت زمان طولانی را نیاز مند بود و از سوی دیگر سوالات این پرسشنامه به گونه ای بود که تکمیل ان نیاز به برقراری ارتباط صمیمیانه با پرسش شونده داشت که این نیز به زمان بیشتری نیازمند بود و به علت سکونت اقوام مختلف برخی از سوالات و اصطلاحات به زبان های کردی و ترکی علاوه بر فارسی پرسیده شد. که تمام این ها نیازمند زمان بیشتری بود.
مشکل دیگری که در این تحقیق به آن برخوردیم کمبود منابع نظری و تجربی در رابطه با طلاق عاطفی بود. و این نیز به علت تازگی موضوع طلاق عاطفی بود و پژوهشگران اندکی تاکنون به مساله طلاق عاطفی پرداختند. تنها چند پژوهش انگشت شمار به بررسی این مساله از زوایای متفاوت پرداخته بودند.
۵-۴- ارایه راهکار و پیشنهادات
مبحث طلاق عاطفی بحثی است که امروزه به صورت وسیع و پنهان در جامعه ما وجود دارد و یکی از نقاط شروع طلاق رسمی است، البت ذکر این نکته لازم است که تمام زوجین دچار طلاق عاطفی اقدام به طلاق رسمی نمی کنند بلکه به همان صورت جدا از هم اما در کنار هم به زندگی مشترک خود ادامه می دهند. بنابراین بایستی پژوهش های عمیق و بسیار کامل و وسیع در رابطه با طلاق عاطفی صورت بگیرد عوامل تاثیرگذار بر این مساله بررسی شود.
این پژوهش به صورت کمی و شیوه پیمایش است می توان تحقیق های کمی دیگری را نیز با درنظر گرفتن عوامل تاثیرگذار در جوامعه دیگر انجام داد و نتایج را با نتایج این پژ<هش مقایسه کرد. البته یکی از بهترین شیوه های تحقیق در این مساله به صورت مصاحبه عمیق با پاسخگویانی است که در این پژوهش به عنوان پاسخگویان مبتلا به طلاق عاطفی شناخته شده اند. از این طریق می توان به صورت دقیق و کاملا روشن علل و عوامل موثر بر طلاق عاطفی را شناسایی کرد.
فهرست منابع و مآخذ
بنی جمال، نفیسی، یزدی(۱۳۸۰) ریشه یابی علل از هم پاشیدگی خانواده ها در رابطه با ویژگی های روانی-اجتماعی دختران و پسران قبل از ازدواج. مجله علوم تربیتی و روانشناسی. دانشگاه شهید چمران اهواز. دوره سوم، سال۱۱، شماره ۱و۲ ص۱۴۳-۱۷۰
بهاری، فرشاد. میرویسی،لیلی (۱۳۷۷) . گونه شناسی طلاق و سیر آن. نشریه داخلی پیام مشاور . شماره ۳و ۴٫ دفتر مرکزی مشاوره دانشجویی وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی.
بهرامی کاکاون، سیاوش (۱۳۸۶)، تحلیل جامعه شناسی میزان گرایش به طلاق (مطالعه موردی شهرستان کرمانشاه) پژوهش زنان دوره ۵٫ شماره۳٫ ص۱۰۹ تا ۱۴۰
تبریزی، سمیرا. (۱۳۸۶). مقایسه کیفی و کمّی رضایت زناشویی در زنان شاغل و متأهل تهرانی با تأکید بر همسانی و عدم همسانی منزلت شغلی همسران. پاياننامه کارشناسي ارشد. (به راهنمايي دکتر زهره خسروی). دانشگاه الزهرا (س)، دانشکده علوم تربيتي و روانشناسي.
تقوايي، پگاه. (۱۳۸۵). مقايسه تعارضات زناشويي در ازدواجهاي فاميلي و غيرفاميلي زنان دبير شهر تهران. پاياننامه کارشناسي ارشد. (به راهنمايي دکتر فريده عامري). دانشگاه الزهرا (س)، دانشکده علوم تربيتي و روانشناسي.
جعفری، فروغ. (۱۳۸۴). اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی پیش از ازدواج بر افزایش رضایت زناشویی زوجین پس از ازدواج. پاياننامه کارشناسي ارشد. (به راهنمايي دکتر مصطفی تبریزی). دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکده علوم تربيتي و روانشناسي.
چلبي، مسعود. (۱۳۷۵). جامعه شناسي نظم، تشريح و تحليل نظري نظم اجتماعي. تهران: ني.
حافظ شعرباف، راضیه، و حسینیان، سیمین. (۱۳۷۹). مقایسه ویژگیهای شخصیتی زنان متأهل شاغل و خانهدار شهرستان مشهد و ارتباط این ویژگیها با رضامندی زناشویی. تازهها و پژوهشهای مشاوره، سال ۲، شماره ۵ و ۶، ۸۹- ۷۳٫
خداياري فرد، محمد، و شهابی، روحالله، و اكبري زردخانه، سعید. (۱۳۸۶). رابطه نگرش مذهبي با رضايتمندي زناشويي در دانشجويان متأهل.
دانش، کتایون (۱۳۷۰). علل و عوامل موثر بر طلاق در شهر تهران، پیک ماما. دوره ۶ و ۷٫ شماره اول تا سوم. ص ۳۰-۳۴
دیوبند، ساره. (۱۳۸۷). بررسی اثربخشی آموزش مهارت برقراری رابطه جنسی بر میزان رضایت زناشویی نوعروسان تحت پوشش کمیته امداد شهر بابل. پاياننامه کارشناسي ارشد. (به راهنمايي دکتر شهین علیائی زند). دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکده علوم تربيتي و روانشناسي.
درجزینی، سودابه. (۱۳۸۵). بررسی ارتباط رضایت از زندگی زناشویی با شناسایی و بیان احساسات در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی- درمانی منطقۀ غرب تهران در سال ۱۳۸۵٫ پاياننامه کارشناسي ارشد. (به راهنمايي دکتر طاهره گنجی). دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی- درمانی ایران، دانشکده پرستاری و مامایی.
دواس،ا (۱۳۸۷)، پیمایش در تحقیقات اجتماعی. ترجمه هوشنگ ناییبی، انتشارات نی
ریاحی، غلامحسین. (۱۳۷۵). بررسی میزان مشکلات ازدواج در مقاطع مختلف زندگی زناشویی خانوادههای آشفته و مقایسه آن با زندگی زناشویی خانوادههای بالنده ساکن شهرستان شاهرود در سال ۱۳۷۴٫ پاياننامه کارشناسي ارشد. (به راهنمايي دکتر مریم سیف نراقی). دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکده علوم تربيتي و روانشناسي.
رهنما، اکبر. (۱۳۸۱). بررسي تأثير آموزشهاي حين ازدواج بر رضايت زناشويي گروهي از زوجين تحت پوششكميته امداد امام خميني (ره) شهر تهران. دانشور، سال ۱۰، شماره ۴۲، ۸۰- ۷۳٫
زنجانی طبسی، ابوالحسن. (۱۳۷۹). بررسی تأثیر معیارهای همسرگزینی بر رضایت از زندگی خانوادگی. پاياننامه کارشناسي ارشد. دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکده علوم اجتماعی.
شاه سیاه، مرضیه، و بهرامی، فاطمه، و محبی، سیامک. (۱۳۸۸). بررسي رضايت جنسي و تعهد زناشويي زوجين شهرستان شهرضا ۱۳۸۷٫
شاکریان، عطا. (۱۳۸۸). بررسي عوامل مؤثر در رضامندي زناشويي دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي واحد سنندج.
صداقت، حسین. (۱۳۸۲). بررسي رابطه بين سن ازدواج، فاميلي يا غيرفاميلي بودن ازدواج، تعداد فرزندان و تشابه اعتقادي با رضايت زناشويي دبيران زن و مرد شهر تهران. پاياننامه كارشناسي ارشد. (به راهنمایی دکتر باقر ثنائی ذاکر). دانشگاه تربيت معلم، دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي.
- حیدری،مظاهری،ادیب راد (۱۳۸۱)، مطالعه مقدماتی نقش آموزش مهارتهای شناختی زندگی زناشویی در تغییر باورهای ارتباطی دانشجویان، مجله روانشناسی، سال ششم شماره۲۴
عطاری، یوسفعلی، و امان الهی فرد، عباس، و مهرابي زاده هنرمند، مهناز. (۱۳۸۵). بررسي رابطه ويژگيهاي شخصيتي و عوامل فردي- خانوادگي با رضايت زناشويي دركاركنان ادارههاي دولتي شهر اهواز. علوم تربيتي و روانشناسي، سال ۱۳، شماره ۳ (ویژهنامه روانشناسی)، ۱۰۸- ۸۱٫
غیاثی، پروین. معین، لادن. روستا، لهراسب(۱۳۸۹) . بررسی علل اجتماعی گرایش به طلاق در بین زنان مراجعه کننده به دادگاه خانواده شیراز. فصلنامه زن و جامعه سال اول شماره ۳٫ ص ۷۷ تا ۱۰۴
فرهنگی، علی اکبر. (۱۳۷۹). ارتباطات انسانی، جلد اول. تهران: خدمات فرهنگی رسا.
قطبی، مرجان(۱۳۸۳)، وضعیت طلاق و برخی از عوامل موثر بر آندر افراد مطلقه ساکن در منطقه دولت آباد. رفاه اجتماعی، بهار ش۲٫ص ۲۷۱-۲۸۶
کیان نیا، محمد علی (۱۳۷۵). زن امروز، مرد دیروز، تحلیلی بر اختلافات زناشویی شهر تهران: انتشارات روشنفکران و مطالعات زنان
ميراحمدي زاده، علیرضا، و نخعي امرودي، نوذر. (۱۳۸۲). رضايتمندي زناشويي و تعيين عوامل تاثيرگذار بر آن در شيراز.
موسوی، سید اسماعیل، و نوابینژاد، شکوه، و عاطف وحید، محمدکاظم. (۱۳۸۶). تأثیر روابط قبل از ازدواج بر تعارضات زناشویی در دانشجویان متأهل دانشگاههای دولتی شهر تهران. تازهها و پژوهشهای مشاوره. جلد ۶، شماره ۲۲، ۴۰- ۲۷٫
مظلوم خراساني، محمد، و قناد، مهدی. (۱۳۸۵). بررسي علل و انگيزههاي مؤثر بر ازدواج افراد ۴۵-۲۵ سال شهر بيرجند و رابطه آن با ميزان رضايت از زندگي زناشويي در سال ۸۵٫
مددی، حسین (۱۳۸۰)، بررسی علل تقاضای طلاق زوجین در شهرستان اراک، تهران: دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی. پایان نامه کارشناسی ارشد مددکاری
ناصحي، عباسعلي، و رئيسي، فیروزه، و جعفري، مجید، و رحماني، مجتبی. (۱۳۸۳). ميزان سازگاري زناشويي در دانشجويان ساكن خوابگاه.
واقعی، یدالله، و میری، محمدرضا، و قاسمیپور، ملیحه. (۱۳۸۸). بررسی عوامل مرتبط با میزان رضایت زناشویی کارمندان در دو دانشگاه بیرجند. مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند، دوره ۱۶، شماره ۴، ۵۱- ۴۳٫
تعداد صفحات | نوع فایل | قیمت |
---|---|---|
190 | word | 35,000 تومان |